سه شنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۱ ساعت 18:21 توسط سرباز صاحب الزمان | 

وبلاگ شهید برونسی

ذکاوت و هوشیاری رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس در بین نیروهای تا بن دندان مسلح عراق زبانزد خاص و عام بود و باعث ترس و واهمه آنها شده بود.

در ابتدای جنگ، عراقی ها تا نزدیکی های اهواز پیش آمده بودند و شهر های سوسنگرد، بستان، هویزه و… در دست آنها بود. بچه های اطلاعات عملیات و در راس آنها شهید حسن باقری برای شناسایی با لباس مبدل به قلب دشمن نفوذ می کردند.

گاه‌گاهی گشتی های دشمن هم داخل شهر اهواز می آمدند و بر می گشتند. روزی یکی از فرماندهان جبهه جنوب به سوسنگرد ما آمد. نزدیک ظهر بود گفت: «ناهار چی دارید؟» گفتم :«ناهار ما همین‌هاست که می بینید، تن ماهی و خوراک سیب زمینی.»

گفت:«غذای دیگری ندارید؟» گفتم :«ما این جا غذای گرم نداریم.»

گفت:«الان می روم و غذای گرم می آورم.»

گفتم:«از کجا؟»

گفت:«می روم از یک جایی می آورم.»

رفت و بعد از نیم ساعتی دیدم که با غذای گرم بر گشت.

به او گفتم: «این غذا را از کجا گرفتی؟»

گفت: «رفتم از برادران عراقی گرفتم.» اول فکر کردم شوخی می کند. ولی دیدم نه غذایش با غذای ما فرق دارد. معلوم شد با لباس مبدل رفته بود داخل صف عراقی ها و غذا گرفته بود.

راوی: محمد امیری

برچسب ها :

خاطرات شیرین ذفاع مقدس

،

خاطرات رزمندگان اسلام

،

خاطرات زیبای جبهه

،

خاطرات ناهار جبهه

مشخصات
 وبـلاگــــ شهیــــد برونــســی امام خامنه ای: سعى کنیم در تحلیل هامان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامى‌اند؛ سردمداران رژیم هاى جبار، دشمنان امت اسلامى‌اند. اگر دیدیم در یک جائى آنها در یک جهت قرار گرفتند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلى است، جهت غلطى است؛ دچار خطاى در تحلیل نشویم. آنها هرگز براى ملتهاى مسلمان دل نمی سوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب میکنند و در روندها اخلال می کنند. (خطبه های عید فطر ۱۳۹۱)