شنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 6:0 توسط سرباز صاحب الزمان | 

بچه هاي جهاد به معناي واقعي جهادگر بودند و در همه كارها؛ چه در امور كاري و چه در امور مربوط به جنگ، نهايت تلاش خود را به كار مي بستند.

زماني كه به جبهه اعزام شدم، به وضوح مشاهده مي كردم كه چيزي كه خيلي براي ساير نيروها حايز اهميت و جالب توجه است، تلاش و خستگي ناپذيري بچه هاي جهاد است. يك بار كه تعداد دستگاه هاي سنگين كم بود و لودر نداشتيم، بچه ها با فرغون مشغول سنگر سازي شدند. اگر چه كار خيلي سختي بود و ساخت يك سنگر ساعت ها طول مي كشيد، اما بچه ها با شوخي كردن و سربه سر هم گذاشتن، به كار سرعت مي دادند.

يكي از بچه ها ايستاده بود وسط راه و مي گفت: ‹‹هر كس گواهينامه راندن فرغون نداشته باشد، نمي تواند از اينجا رد شود!››

بچه ها هم با حالتي جدي حبيب هايشان را جستجو مي كردند و بعد از كمي اين پا و آن پا كردن، مي گفتند: ‹‹ببخشيد جناب! مثل اينكه گواهينامه همراهم نيست.››

و به اين ترتيب از چهار راه! عبور كرده و با خنده و شوخي سنگر مي ساختند. خلاصه به هر سختي كه بود بچه ها سنگرها را ساختند.

برچسب ها :

خاطرات شهدا

،

داستان های شهدا

،

داستان دفاع مقدس

،

خاطرات دفاع مقدس

مشخصات
 وبـلاگــــ شهیــــد برونــســی امام خامنه ای: سعى کنیم در تحلیل هامان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامى‌اند؛ سردمداران رژیم هاى جبار، دشمنان امت اسلامى‌اند. اگر دیدیم در یک جائى آنها در یک جهت قرار گرفتند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلى است، جهت غلطى است؛ دچار خطاى در تحلیل نشویم. آنها هرگز براى ملتهاى مسلمان دل نمی سوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب میکنند و در روندها اخلال می کنند. (خطبه های عید فطر ۱۳۹۱)