سه شنبه بیست و ششم دی ۱۳۹۱ ساعت 17:55 توسط سرباز صاحب الزمان | 

حجت ملکی از دوستان صمیمی شهید هسته ای کشور مصطفی احمدی روشن لحظاتی به گفتگو نشسته


است تا با گفتن جملاتی کوتاه درباره یار سفر کرده اش، چند قدمی ما را به شناخت شخصیت او نزدیک تر کند:


سالی که غنی سازی اورانیوم تعلیق شد، مصطفی آرام نمی گرفت. آن موقع من مسوول سیاسی بسیج


دانشگاه شریف بودم. دوستان را جمع کرد و گفت:بیایید برویم جلوی وزارت خارجه تجمع کنیم. گفتم:مگر با یک


تجمع درست می شود؟ گفت:فقط یک ماه دیگر مانده تا به سه و نیم درصد غنی سازی برسیم. نباید اجازه


دهیم این همه زحمت بر باد برود. اصرار کرد. با اینکه غنی سازی انجام می شد یا نمی شد، مصطفی حقوقش


را سر موقع می گرفت. با این حال ساکت ننشست. خودش به این در و آن در می زد و به دفتر هر مسوولی که


می توانست می رفت و شخصا پیگیر موضوع می شد. می گفت اگر به سه و نیم درصد غنی سازی برسیم


خیلی از مشکلات حل می شود. اراده اش واقعا عجیب بود.

برچسب ها :

شهید مصطفی احمدی روشن

،

شهید هسته ای

،

داستان شهید هسته ای

،

خاطرات شهدای هسته ای

مشخصات
 وبـلاگــــ شهیــــد برونــســی امام خامنه ای: سعى کنیم در تحلیل هامان، در شناخت حوادث، دچار خطا و اشتباه نشویم. بدانیم که آمریکا و صهیونیسم دشمنان امت اسلامى‌اند؛ سردمداران رژیم هاى جبار، دشمنان امت اسلامى‌اند. اگر دیدیم در یک جائى آنها در یک جهت قرار گرفتند، بدانیم که آن جهت، جهت باطلى است، جهت غلطى است؛ دچار خطاى در تحلیل نشویم. آنها هرگز براى ملتهاى مسلمان دل نمی سوزانند؛ هرچه بتوانند، تخریب میکنند و در روندها اخلال می کنند. (خطبه های عید فطر ۱۳۹۱)